کاش هنوز باشی

ساخت وبلاگ

ای کاش بی ادبی ام انقدر بر ادبیاتم سایه ننشانده بود تا میگشتم آرایه ای قالبی سبکی پیدا میکردم تا بتوانم  بوی بدن تو تازه  در امده را مینوشتم تا بفهمانم به یکی یکی کسان که هنوز بوی گل نشنیده اند .

حالا وقتی هم که می گویم بوی گل باید هم به کلیشه ، دماغ بر گل زر بچسبانیدو دم عمیق بکشید که بوی گل است 

و ندانید که بوی گل را عسلی زنبور دلبر میفهمد 

که چنان دم عمیقش شهد است و‌بازدمش انگبین 

و ای کاش تو تازه درامده که بوی هفت ،هشت ،مدل شوینده ی گران  به توست ، تاب نمیخوردی که دو سوراخ روی پوزه ی سگ وارم را تیز نمیکردم که بعد رفتنت دم بکشم که هنوز مثل شما به کلیشه تصویر دماغ بر گل رز، نقش بند خیالم میشود 

و کاش هیچ وقت از حمام بیرون نیامده بودم 

خیال هنوز زندگی من است 

منی که دم شهادت عسلی زنبور دلبر دیده و 

انگبین باز دمش بچشیده ام 

بیخوابیات....
ما را در سایت بیخوابیات. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mp007 بازدید : 90 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 13:29